همیشه از دکتر رفتن متنفر بودم...تکلیفم که تقریبا معلومه.نمیدونم این همه دست و پا زدن برای چیه!!! وقت برای هیچ کاری ندارم..دلم می خواد بخوابم..این فدر کابوس دیدم که از خوابیدن هم می ترسم...کابوسم خیلی اذیت کننده هست.... خواب می بینم که هر دفعه یه جایی هستم...اونو می بینم..ولی دیگه حتی جواب سلاممو هم نمیده....می خوام باهاش تو خواب حرف بزنم ولی حتی نمی خواد صدامو بشنوه....به همه میگه به من بگن از جلوی چشماش دور شم.....خدایا دیگه واقعا در مونده شدم