|
|
Extraordinary Girl |
||
![]()
|
Saturday, September 17, 2005
وقتی که حتی یه ذره امید بهش رو آورد فهمید وقت زیادی برای روزهای باقی مونده نداره.اون موقع بود که واقعا درمونده شده بود...اگه امیدی برای برگشتن و جبران بود با وجود همدم جدیدش دیگه فرق چندانی نداشت...چون اون یه عقده بود که بالاخره در غالب یک غده خودنمایی کرد
|